loading...
دنیایی زیبا با افکاری زیبا
آخرین ارسال های انجمن
علی بابائی بازدید : 549 سه شنبه 08 فروردین 1391 نظرات (0)

اکونیوز:چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی صبح امروز - سه شنبه - به ریاست قاضی سراج در دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد.



به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir)، در این جلسه که به صورت علنی و با حضور خبرنگاران رسانه ها برگزار می شود علاوه بر نماینده دادستان تهران، نماینده و وکلای مدافع بانک صادرات نیز حضور دارند. 
در جلسه امروز به اتهامات ب.ب از متهمان ردیف دوم پرونده فساد بزرگ مالی رسیدگی می شود. 

قرائت کیفرخواست متهم ردیف دوم 
نماینده دادستان در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی، متن کیفرخواست متهم ردیف دوم را قرائت کرد. 
به گزارش واحد مرکزی خبر ، ‌نماینده دادستان گفت: آقای ب . ب .ک معاون حقوقی و املاک شرکت توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا و عضو هیئت مدیره شرکت گروه ملی ایران به لحاظ صدور قرار بازداشت موقت از تاریخ 18 مرداد سال 90 متهم است به: 
1- افساد فی الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به شرح مذکور در گردش کار، علم به اهداف و مقاصد گروه و آثار سوء مترتب بر جرایم ارتکابی از جمله منتهی شدن آن به تقابل و اضرار به نظام و مردم و همچنین مشارکت عالمانه و عامدانه وی در تشکیل و اداره شبکه سازمان یافته برای ارتکاب جرایم از جمله ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری و مشارکت در تحصیل مال نامشروع جمعاً به مبلغ 28هزار و554 میلیارد و400 میلیون ریال. 
2- شرکت در پول شویی، عواید حاصل از جرم موضوع تعداد136فقره گشایش اعتبار اسنادی مصادره از بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز و مشارکت وی در مصرف و جا به جایی وجوه. 
3- جلب و استفاده از اسناد مجعول و مهر شرکت های وابسته به گروه سرمایه گذاری امیر منصور آریا علی الخصوص اسناد گشایش اعتبار اسنادی شرکت های فولاد خام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی و اسناد بانکی و چک های شرکت های آهن و فولاد لوشان، فولاد خام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی. 

قرائت کیفرخواست متهم ردیف دوم نماینده دادستان ادامه متن کیفرخواست " ب.ب.ک" را قرائت کرد. 
در ادامه این کیفرخواست آمده است: 
با توجه به گزارش اولیه و تکمیلی بازرسی و حسابرسی بانک صادرات، گزارش اداره حقوقی بانک صادرات خوزستان، گزارش سازمان بازرسی کل کشور، نظریه هیأت کارشناسی، گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس و دیوان محاسبات، گزارش سازمان بورس و اوراق بهادار و گزارش وزارت اطلاعات و اداره کل اطلاعات استان خوزستان و گزارش بانک مرکزی، اسناد مطالعه شده پیوند پرونده و تحقیقات به عمل آمده از اظهارات سایر متهمین و مطلعین حکایت از شرکت مشار الیه در همه مراحل میل به فرآیند بزه، اخلال در نظام اقتصادی با علم به موضوع با وضع شغل وی به عنوان وکیل دادگستری دارد. 
و اما ادله اثباتی اتهمات انتسابی: 
الف - امضای اسناد تقاضای گشایش اعتبار اسنادی صرف نظر از صلاحیت یا عدم صلاحیت امضاء و اطلاع وی از کلیه گشایش های اعتبار اسنادی با توجه به عضویت مشار الیه در هیأت مدیره گروه ملی صنعتی فولاد ایران و دخالت در مبادله اسناد گشایش به این صورت است که آقای" ب. ب. ک" می گوید تا جایی که به خاطر دارم بابت گشایش اعتبار بانک صادرات هیچ گونه امضایی نکردم اما بر خلاف ادعای وی آقای "س. ک. ر" می گوید اشخاص امضا کننده آقایان "ر" ،" ب" " م . الف . الف . خ" ،" ب. ب .ک"، به صورت متقاضی امضا نمودند و وقتی از آقای "س .ک" سؤال می شود که "ب. ب. ک" در چه تاریخی این اسناد را امضا و به عنوان چک سندی امضا می کرد؟ می گوید از سال 90 به عنوان یکی از امضا داران شرکت ملی صنعت فولاد ایران البته چند فقره از اسناد گشایش اعتبار اسنادی با امضای آقای "ب. ب. ک " در صفحات 263 الی 273 پرونده موجود است. 
دوباره "س .ک " می گوید "ب.ب ک" همه اسناد و درخواست های اعتبار اسنادی به همراه یک برگ سفته و یک برگ تعهدنامه را امضا نموده است زیرا وی به عنوان مسئول حقوقی شرکت امیر منصور آریا، اطلاع دقیقی از فرآیند کار دارد و امضا می کند و امضای اسناد و مدارک در اختیار ایشان بوده است و حتماً توسط مدیر شرکت به ایشان نیز اطلاع داده شده است. تا ابتدای 1390 همه درخواست ها و قراردادهای اعتبار توسط آقایان "ر" و "ب" به عنوان مدیران شرکت گروه ملی امضا می شد اما زمانی که متوجه شدند خیلی زیاد اعتبار گشایش یافته دیگر آقایان زیر بار نرفته و اسناد به امضای "ب.ب.ک" و " م الف .خ" به عنوان متقاضی امضا می گردید. 
بر خلاف اظهار اولیه در جلسات بعدی تحقیق در جهت توجیه امضای اسناد بر می آید و می گوید در صورتی که هم سفید قرارداد امضایی که از من گرفته اند، این جانب قرارداد را امضا نموده ام تا با مجوز انجام نشود نه قراردادی که مجوز نداشته است. 
"ب" با توجیه دیگری می گوید در گشایش اعتبار هیچگونه دخالتی نداشتم و فقط چند قرارداد امضا کرده ام آن هم به اعتبار آقای " الف خ". 
در ادامه متن کیفرخواست آمده است: اقدامات "ب. ب" محدود به امضای اسناد نبوده است، به عنوان نمونه " س . خ" می گوید قبل از اینکه به کیش بروم "ب. ب" به کیش رفته بود و دفتر را در محلی کرایه کرده بود و بار اول نیز با "ب. ب" به کیش رفتم و 25 دی 88 بود و آقای "ب. ب" به تهران برگشت و من هم در هتل مستقر گشتم و دو سری اسنادی که حاوی شرکت گروه ملی لوشان بود به من دادند و مدارک را آقای "ب. ب" به من داد تا فردای آن روز نزد رئیس بانک ملی شعبه کیش بردم. 
"ک .ن. د" نیز می گوید در خصوص ال سی هایی که برای شرکت باز می شد از مبلغی که بانک به شرکت می داد با خبر بوده اما این که این پول از چه طریقی از حساب به جای دیگری می رفت هیچ نمی دانستم و نمی دانم، همین طور بابت شمش هایی که در ازای ال سی فروخته می شود در همین حد می دانستم که ما به گروه ملی شمش می فروشیم اما اینکه دیده باشم یا در جریان باشم هیچ نمی دانم و از "ب" که می پرسیدم می گفت که انجام می شود. 
خانم "م .ف" می گوید بعد از اینکه آقای "ش" و " م . الف و الف .خ" با بانک ها هماهنگ بودند به من می گفتند کارهای مربوط به افتتاح حساب را از شعبات دریافت نمی کنیم و ما هم بعد از دریافت مدیران شرکت ، آن را به اجرا می گذاریم و به انزلی می فرستادیم تا از طریق آقای "ب" امضا شود. 
ب- به کارگیری اشخاص خارج از مجموعه گروه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا که از شرکت اسپادانا و الیت انزلی به قصد اختفای وابستگی این شرکت ها به گروه امیرمنصور آریا در گشایش اعتبار اسنادی، بدین شرح که "ک. ن. د" می گوید که "ب. ب" از دوستان نوجوانی من است که از طریق او به عنوان امین شرکت معرفی می شدم. در ابتدا عضو هیأت مدیره و بعد مدیرعامل معرفی شدم که هیچ گونه سابقه ای در کار فولاد و مدیرعاملی نداشتم. 
"ک. ن. د" در پاسخ به این سؤال که وظایفت را در شرکت فولاد خام اسپادانا شرح دهید؟ می گوید امضا کردن پشت فاکتورها تنها برای گرفتن ال سی بود، چندین بار تقاضای چک کردم تا به هر حال مدیرعامل باید از چک های شرکت با خبر باشد در حالی که به من می گفتند حق دانستن و داشتن چک و دسته چک را نداری و هر چه که از بانک می گیری به تهران می آید. 
آقای "د" را می شناسم که از دوستان صمیمی من هستند و او هم مثل من در آن شرکت یعنی شرکت الیت انزلی هیچ گونه اطلاعی ندارد و اصلاً نمی داند ال سی برایش باز شده و ما از دوستان "ب.ب" هستیم و از طریق "ب" مدیرعامل شرکت شده ایم. 
"ک. ن .د" می گوید در مهر 1389 بیکار بودم که "ب. ب" با من تماس گرفت و گفت قصد دارد شرکتی تأسیس کند و از من خواست عضو هیأت مدیره شرکت شوم و کار شرکت فروش ضایعات آهن است، من گفتم کار طلافروشی بلد هستم، به غیر از آن چیزی نمی دانم و "ب" نیز گفت می خواهد خیالش راحت باشد و به من اطمینان داد که پولی جا به جا نمی شود. من فقط شش فقره چک که هر کدام به مبلغ سه میلیون و 960 هزار تومان بود بابت اجاره دفتر کیش امضا کردم ، آقای "ب" گفت وسعت کار به گونه ای زیاد است که در خصوص چک ها لازم نیست برای امضای هر چک از کیش به تهران بروم و آقای "ب" به من نیز گفت خودش چک های فولاد خام را امضا می کند. 
خانم "ش. م " می گوید در دی ماه 1389 "ب. ب" به همسرم یعنی "ک. ن.د" 
اطلاع داد که شرکتشان در کیش قرار است دفتری بزند و از من خواست در آنجا مشغول به کار شوم . "ک. ن .د" می گوید من مدیرعامل صوری بودم یعنی اراده ای از خود نداشتم و حتی یک برگ چک هم امضا نکردم و حق نگه داشتن دسته چک یا برگ چک را با خود نداشتم اما به علت این که در کیش زندگی می کردم و از دوستان "ب. ب" بودم من را به عنوان عضو هیأت مدیره و بعد به عنوان مدیرعامل انتخاب کرد. 
آقای "م. ح. الف" می گوید بنده به معرفی آقای "ب" و آشنایی با "ب.د" به این کار آمدم و برای سهام هیچ گونه پرداختی نکردم ضمناً حتی با روش گشایش اعتبارات هم آشنایی ندارم و هیچ امضایی هم برای این کار ندادم و اطلاعی هم ندارم که چه کسی درخواستی داده و کارهای آن را انجام می داده است. 
"ح.الف" می گوید "ب.ب" به من گفت طی قرارداد 89/6/31 به صورت صوری به شما سهم داده شده و تنها اسم شما در قرارداد و هیأت مدیره است و اطلاع ندارم این پول را به چه کسی پرداخت کرده است. 
"ح. الف" می گوید شرکت خام اسپادانا متعلق به " الف .م. الف" است و حتی همه خانواده من هم توان خرید 10 سهم این شرکت را نداشته اند. 

قرائت کیفرخواست متهم ردیف دوم نماینده دادستان ادامه متن کیفرخواست " ب.ب.ک" را قرائت کرد. 
آقای نجفی نماینده دادستان در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی در ادامه قرائت متن کیفرخواست "ب . ب.ک " گفت: " الف. ر. ط" اظهار می دارد کارهای گمرک در انزلی انجام می دادم و از قبل با آقای "ب ب.ک " آشنایی داشتم و در انزلی کار می کردم. 
یک روز "ب .ب.ک "تلفنی به من گفت که فتوکپی شناسنامه و کارت ملی ام را به شماره ای در اهواز فکس کنم و من این کار را انجام دادم. 
بعد از مدت چند هفته به من گفته شد که رئیس هیئت مدیره فولادکام اسپادانا شدم بعد از آن هرچه آورده اند ، امضا کردم. 
نماینده دادستان همچنین گفت: " الف. ر. ط" در ادامه اظهارات خود می گوید من در انزلی بودم و هر دو سه هفته یک بار به دفتر فولاد کام اسپادانا به تهران می آمدم و هرچه بود ، امضا می کردم. 
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای "ب . د" هم اظهار می دارد از زمستان 88 به عنوان ترخیص کار شرکت آقای "م .الف. الف. خ" در مازندران مشغول کار بوده ام و سه ماه بعد از عید 89 ترخیص استان گیلان را نیز به من دادند. 
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای " ب. د" اظهار می دارد بعد از شش ماه به علت 
کار سریع و بموقع برای شرکت ، توسط " ب. ب. ک" به من گفته شد که شرکتی به نام آقای " الف . ر. م" به ثبت برسانیم ، برای این که تحریم های بین المللی سخت شده است ، تا بتوانیم از بندر انزلی که به عنوان منطقه آزاد است کالاهای خود را با نام شرکت وارد کنیم. 
نماینده دادستان گفت: " الف . ر. م" اظهار می دارد موارد مربوط به خرید دفتر شرکت الیت انزلی را انجام می دادم. 
در ادامه اظهارات "ی . م" هم قرائت شد که از این قرار است: امور " الف . م . الف " توسط آقای "ب" انجام می شد. 
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای " الف. ش" در پاسخ به این سوال که هیئت مدیره شرکت اسپادانا را چه کسی تعیین می کرد، گفت: این کار توسط "خ" و "ب" صورت می گرفت. 
دادستان گفت: اظهارات خانم "ج الف" به این قرار است ؛ در حدود بهمن 89 شرکت الیت انزلی توسط آقای "ب. ب" به واحد خزانه داری تحویل شد ، این شرکت دو حساب جاری ملی و صادرات در بندر انزلی داشت و مدیریت آن تمام دسته چک ها را تا آخر امضا کرده بودند. 

منبع خبر : econews , farsnews

اکونیوز:چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی صبح امروز - سه شنبه - به ریاست قاضی سراج در دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد.



به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir)، در این جلسه که به صورت علنی و با حضور خبرنگاران رسانه ها برگزار می شود علاوه بر نماینده دادستان تهران، نماینده و وکلای مدافع بانک صادرات نیز حضور دارند. 
در جلسه امروز به اتهامات ب.ب از متهمان ردیف دوم پرونده فساد بزرگ مالی رسیدگی می شود. 

قرائت کیفرخواست متهم ردیف دوم 
نماینده دادستان در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی، متن کیفرخواست متهم ردیف دوم را قرائت کرد. 
به گزارش واحد مرکزی خبر ، ‌نماینده دادستان گفت: آقای ب . ب .ک معاون حقوقی و املاک شرکت توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا و عضو هیئت مدیره شرکت گروه ملی ایران به لحاظ صدور قرار بازداشت موقت از تاریخ 18 مرداد سال 90 متهم است به: 
1- افساد فی الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به شرح مذکور در گردش کار، علم به اهداف و مقاصد گروه و آثار سوء مترتب بر جرایم ارتکابی از جمله منتهی شدن آن به تقابل و اضرار به نظام و مردم و همچنین مشارکت عالمانه و عامدانه وی در تشکیل و اداره شبکه سازمان یافته برای ارتکاب جرایم از جمله ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری و مشارکت در تحصیل مال نامشروع جمعاً به مبلغ 28هزار و554 میلیارد و400 میلیون ریال. 
2- شرکت در پول شویی، عواید حاصل از جرم موضوع تعداد136فقره گشایش اعتبار اسنادی مصادره از بانک صادرات شعبه گروه ملی اهواز و مشارکت وی در مصرف و جا به جایی وجوه. 
3- جلب و استفاده از اسناد مجعول و مهر شرکت های وابسته به گروه سرمایه گذاری امیر منصور آریا علی الخصوص اسناد گشایش اعتبار اسنادی شرکت های فولاد خام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی و اسناد بانکی و چک های شرکت های آهن و فولاد لوشان، فولاد خام اسپادانا و الیت منطقه آزاد انزلی. 

قرائت کیفرخواست متهم ردیف دوم نماینده دادستان ادامه متن کیفرخواست " ب.ب.ک" را قرائت کرد. 
در ادامه این کیفرخواست آمده است: 
با توجه به گزارش اولیه و تکمیلی بازرسی و حسابرسی بانک صادرات، گزارش اداره حقوقی بانک صادرات خوزستان، گزارش سازمان بازرسی کل کشور، نظریه هیأت کارشناسی، گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس و دیوان محاسبات، گزارش سازمان بورس و اوراق بهادار و گزارش وزارت اطلاعات و اداره کل اطلاعات استان خوزستان و گزارش بانک مرکزی، اسناد مطالعه شده پیوند پرونده و تحقیقات به عمل آمده از اظهارات سایر متهمین و مطلعین حکایت از شرکت مشار الیه در همه مراحل میل به فرآیند بزه، اخلال در نظام اقتصادی با علم به موضوع با وضع شغل وی به عنوان وکیل دادگستری دارد. 
و اما ادله اثباتی اتهمات انتسابی: 
الف - امضای اسناد تقاضای گشایش اعتبار اسنادی صرف نظر از صلاحیت یا عدم صلاحیت امضاء و اطلاع وی از کلیه گشایش های اعتبار اسنادی با توجه به عضویت مشار الیه در هیأت مدیره گروه ملی صنعتی فولاد ایران و دخالت در مبادله اسناد گشایش به این صورت است که آقای" ب. ب. ک" می گوید تا جایی که به خاطر دارم بابت گشایش اعتبار بانک صادرات هیچ گونه امضایی نکردم اما بر خلاف ادعای وی آقای "س. ک. ر" می گوید اشخاص امضا کننده آقایان "ر" ،" ب" " م . الف . الف . خ" ،" ب. ب .ک"، به صورت متقاضی امضا نمودند و وقتی از آقای "س .ک" سؤال می شود که "ب. ب. ک" در چه تاریخی این اسناد را امضا و به عنوان چک سندی امضا می کرد؟ می گوید از سال 90 به عنوان یکی از امضا داران شرکت ملی صنعت فولاد ایران البته چند فقره از اسناد گشایش اعتبار اسنادی با امضای آقای "ب. ب. ک " در صفحات 263 الی 273 پرونده موجود است. 
دوباره "س .ک " می گوید "ب.ب ک" همه اسناد و درخواست های اعتبار اسنادی به همراه یک برگ سفته و یک برگ تعهدنامه را امضا نموده است زیرا وی به عنوان مسئول حقوقی شرکت امیر منصور آریا، اطلاع دقیقی از فرآیند کار دارد و امضا می کند و امضای اسناد و مدارک در اختیار ایشان بوده است و حتماً توسط مدیر شرکت به ایشان نیز اطلاع داده شده است. تا ابتدای 1390 همه درخواست ها و قراردادهای اعتبار توسط آقایان "ر" و "ب" به عنوان مدیران شرکت گروه ملی امضا می شد اما زمانی که متوجه شدند خیلی زیاد اعتبار گشایش یافته دیگر آقایان زیر بار نرفته و اسناد به امضای "ب.ب.ک" و " م الف .خ" به عنوان متقاضی امضا می گردید. 
بر خلاف اظهار اولیه در جلسات بعدی تحقیق در جهت توجیه امضای اسناد بر می آید و می گوید در صورتی که هم سفید قرارداد امضایی که از من گرفته اند، این جانب قرارداد را امضا نموده ام تا با مجوز انجام نشود نه قراردادی که مجوز نداشته است. 
"ب" با توجیه دیگری می گوید در گشایش اعتبار هیچگونه دخالتی نداشتم و فقط چند قرارداد امضا کرده ام آن هم به اعتبار آقای " الف خ". 
در ادامه متن کیفرخواست آمده است: اقدامات "ب. ب" محدود به امضای اسناد نبوده است، به عنوان نمونه " س . خ" می گوید قبل از اینکه به کیش بروم "ب. ب" به کیش رفته بود و دفتر را در محلی کرایه کرده بود و بار اول نیز با "ب. ب" به کیش رفتم و 25 دی 88 بود و آقای "ب. ب" به تهران برگشت و من هم در هتل مستقر گشتم و دو سری اسنادی که حاوی شرکت گروه ملی لوشان بود به من دادند و مدارک را آقای "ب. ب" به من داد تا فردای آن روز نزد رئیس بانک ملی شعبه کیش بردم. 
"ک .ن. د" نیز می گوید در خصوص ال سی هایی که برای شرکت باز می شد از مبلغی که بانک به شرکت می داد با خبر بوده اما این که این پول از چه طریقی از حساب به جای دیگری می رفت هیچ نمی دانستم و نمی دانم، همین طور بابت شمش هایی که در ازای ال سی فروخته می شود در همین حد می دانستم که ما به گروه ملی شمش می فروشیم اما اینکه دیده باشم یا در جریان باشم هیچ نمی دانم و از "ب" که می پرسیدم می گفت که انجام می شود. 
خانم "م .ف" می گوید بعد از اینکه آقای "ش" و " م . الف و الف .خ" با بانک ها هماهنگ بودند به من می گفتند کارهای مربوط به افتتاح حساب را از شعبات دریافت نمی کنیم و ما هم بعد از دریافت مدیران شرکت ، آن را به اجرا می گذاریم و به انزلی می فرستادیم تا از طریق آقای "ب" امضا شود. 
ب- به کارگیری اشخاص خارج از مجموعه گروه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا که از شرکت اسپادانا و الیت انزلی به قصد اختفای وابستگی این شرکت ها به گروه امیرمنصور آریا در گشایش اعتبار اسنادی، بدین شرح که "ک. ن. د" می گوید که "ب. ب" از دوستان نوجوانی من است که از طریق او به عنوان امین شرکت معرفی می شدم. در ابتدا عضو هیأت مدیره و بعد مدیرعامل معرفی شدم که هیچ گونه سابقه ای در کار فولاد و مدیرعاملی نداشتم. 
"ک. ن. د" در پاسخ به این سؤال که وظایفت را در شرکت فولاد خام اسپادانا شرح دهید؟ می گوید امضا کردن پشت فاکتورها تنها برای گرفتن ال سی بود، چندین بار تقاضای چک کردم تا به هر حال مدیرعامل باید از چک های شرکت با خبر باشد در حالی که به من می گفتند حق دانستن و داشتن چک و دسته چک را نداری و هر چه که از بانک می گیری به تهران می آید. 
آقای "د" را می شناسم که از دوستان صمیمی من هستند و او هم مثل من در آن شرکت یعنی شرکت الیت انزلی هیچ گونه اطلاعی ندارد و اصلاً نمی داند ال سی برایش باز شده و ما از دوستان "ب.ب" هستیم و از طریق "ب" مدیرعامل شرکت شده ایم. 
"ک. ن .د" می گوید در مهر 1389 بیکار بودم که "ب. ب" با من تماس گرفت و گفت قصد دارد شرکتی تأسیس کند و از من خواست عضو هیأت مدیره شرکت شوم و کار شرکت فروش ضایعات آهن است، من گفتم کار طلافروشی بلد هستم، به غیر از آن چیزی نمی دانم و "ب" نیز گفت می خواهد خیالش راحت باشد و به من اطمینان داد که پولی جا به جا نمی شود. من فقط شش فقره چک که هر کدام به مبلغ سه میلیون و 960 هزار تومان بود بابت اجاره دفتر کیش امضا کردم ، آقای "ب" گفت وسعت کار به گونه ای زیاد است که در خصوص چک ها لازم نیست برای امضای هر چک از کیش به تهران بروم و آقای "ب" به من نیز گفت خودش چک های فولاد خام را امضا می کند. 
خانم "ش. م " می گوید در دی ماه 1389 "ب. ب" به همسرم یعنی "ک. ن.د" 
اطلاع داد که شرکتشان در کیش قرار است دفتری بزند و از من خواست در آنجا مشغول به کار شوم . "ک. ن .د" می گوید من مدیرعامل صوری بودم یعنی اراده ای از خود نداشتم و حتی یک برگ چک هم امضا نکردم و حق نگه داشتن دسته چک یا برگ چک را با خود نداشتم اما به علت این که در کیش زندگی می کردم و از دوستان "ب. ب" بودم من را به عنوان عضو هیأت مدیره و بعد به عنوان مدیرعامل انتخاب کرد. 
آقای "م. ح. الف" می گوید بنده به معرفی آقای "ب" و آشنایی با "ب.د" به این کار آمدم و برای سهام هیچ گونه پرداختی نکردم ضمناً حتی با روش گشایش اعتبارات هم آشنایی ندارم و هیچ امضایی هم برای این کار ندادم و اطلاعی هم ندارم که چه کسی درخواستی داده و کارهای آن را انجام می داده است. 
"ح.الف" می گوید "ب.ب" به من گفت طی قرارداد 89/6/31 به صورت صوری به شما سهم داده شده و تنها اسم شما در قرارداد و هیأت مدیره است و اطلاع ندارم این پول را به چه کسی پرداخت کرده است. 
"ح. الف" می گوید شرکت خام اسپادانا متعلق به " الف .م. الف" است و حتی همه خانواده من هم توان خرید 10 سهم این شرکت را نداشته اند. 

قرائت کیفرخواست متهم ردیف دوم نماینده دادستان ادامه متن کیفرخواست " ب.ب.ک" را قرائت کرد. 
آقای نجفی نماینده دادستان در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی در ادامه قرائت متن کیفرخواست "ب . ب.ک " گفت: " الف. ر. ط" اظهار می دارد کارهای گمرک در انزلی انجام می دادم و از قبل با آقای "ب ب.ک " آشنایی داشتم و در انزلی کار می کردم. 
یک روز "ب .ب.ک "تلفنی به من گفت که فتوکپی شناسنامه و کارت ملی ام را به شماره ای در اهواز فکس کنم و من این کار را انجام دادم. 
بعد از مدت چند هفته به من گفته شد که رئیس هیئت مدیره فولادکام اسپادانا شدم بعد از آن هرچه آورده اند ، امضا کردم. 
نماینده دادستان همچنین گفت: " الف. ر. ط" در ادامه اظهارات خود می گوید من در انزلی بودم و هر دو سه هفته یک بار به دفتر فولاد کام اسپادانا به تهران می آمدم و هرچه بود ، امضا می کردم. 
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای "ب . د" هم اظهار می دارد از زمستان 88 به عنوان ترخیص کار شرکت آقای "م .الف. الف. خ" در مازندران مشغول کار بوده ام و سه ماه بعد از عید 89 ترخیص استان گیلان را نیز به من دادند. 
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای " ب. د" اظهار می دارد بعد از شش ماه به علت 
کار سریع و بموقع برای شرکت ، توسط " ب. ب. ک" به من گفته شد که شرکتی به نام آقای " الف . ر. م" به ثبت برسانیم ، برای این که تحریم های بین المللی سخت شده است ، تا بتوانیم از بندر انزلی که به عنوان منطقه آزاد است کالاهای خود را با نام شرکت وارد کنیم. 
نماینده دادستان گفت: " الف . ر. م" اظهار می دارد موارد مربوط به خرید دفتر شرکت الیت انزلی را انجام می دادم. 
در ادامه اظهارات "ی . م" هم قرائت شد که از این قرار است: امور " الف . م . الف " توسط آقای "ب" انجام می شد. 
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای " الف. ش" در پاسخ به این سوال که هیئت مدیره شرکت اسپادانا را چه کسی تعیین می کرد، گفت: این کار توسط "خ" و "ب" صورت می گرفت. 
دادستان گفت: اظهارات خانم "ج الف" به این قرار است ؛ در حدود بهمن 89 شرکت الیت انزلی توسط آقای "ب. ب" به واحد خزانه داری تحویل شد ، این شرکت دو حساب جاری ملی و صادرات در بندر انزلی داشت و مدیریت آن تمام دسته چک ها را تا آخر امضا کرده بودند. 

منبع خبر : econews farsnews

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
موسسه قرض الحسنه جــوانان خیر - کانون نیست های خیر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 91
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 437
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 34
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 92
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 255
  • بازدید ماه : 94
  • بازدید سال : 30,352
  • بازدید کلی : 472,071
  • بازی و سرگرمی


    FDL Online Game